مقامات آمریکایی با نگرانی‌هایی مواجه هستند زیرا فروش اوراق قرضه، دینامیک‌های سنتی پناهگاه ایمن در زمان بحران‌ها را مختل کرده است.

by VT Markets
/
Apr 12, 2025
سیستم مالی ایالات متحده معمولاً در زمان بحران‌ها به سمت اوراق خزانه با سررسید بلندمدت هجوم می‌برد که منجر به کاهش هزینه‌های borrowing می‌شود. این الگو در بحران مالی اخیر مشهود بود و اخیراً تغییر کرده است، همان‌طور که در طول پاندمی Covid مشاهده شد که فدرال رزرو مجبور به خرید تریلیون‌ها دلار اوراق قرضه شد. این تغییر ناشی از عوامل موجود در بازار مشتقات است، با معاملات با اهرم بالا که منجر به فروش اوراق قرضه به دلیل کاهش اهرم می‌شود. این روند در حال ظهور برای سیاستگذاران ایالات متحده نگران‌کننده است زیرا سرمایه‌گذاری در اوراق خزانه در زمان بحران را تضعیف می‌کند و ممکن است موجب کاهش نقدینگی و افزایش بازدهی شود.

مداخله و چالش‌ها

تلاش‌هایی برای ایجاد یک صندوق نجات برای تجارت پایه انجام شده است، اما ممکن است فرصت مداخله مؤثر بسته شده باشد و منجر به هزینه‌های بالاتر شود. بدون اقدام، فدرال رزرو ممکن است مجبور شود مجدداً در پاسخ به بحران‌های آینده به اقدامات تورم‌زا روی آورد. در گذشته، وقتی که بازارها تحت فشار بودند، تمایل وجود داشت که سرمایه‌گذاران به سمت اوراق قرضه قرضه دولتی بلندمدت ایالات متحده — که به طور عمومی به عنوان اوراق خزانه شناخته می‌شوند — هجوم ببرند که باعث افزایش قیمت‌های آن‌ها و کاهش بازدهی می‌شد. این عمل به نوعی به عنوان یک سوپاپ اطمینان عمل می‌کرد و هزینه‌های تأمین مالی را فشرده کرده و به بازیکنان مالی مکان امنی برای پارک سرمایه می‌داد. ما این موضوع را در بحران مالی اخیر مشاهده کردیم که سرمایه‌گذاران از دارایی‌های پرخطر فرار کردند و به سمت اوراق خزانه روی آوردند. کاهش بازدهی به کاهش ترس‌ها کمک کرد و اجازه داد تا تسهیلات در سطوح قابل مدیریت ادامه یابد. با این حال، در زمان شوک Covid، اوضاع چنین پیش نرفت. به جای آنکه شاهد یک فرار ساده به سمت ایمنی باشیم، فدرال رزرو وارد عمل شد و مقادیر زیادی از اوراق قرضه را خرید تا از عملکرد سیستم اطمینان حاصل کند. این امر غیرمعمول بود و نشانه‌ای از تغییر در نحوه بروز فشار در سیستم بود. در قلب این موضوع یک تجارت پیچیده شامل آینده‌های نرخ بهره و اوراق قرضه نقدی وجود دارد — چیزی که برخی آن را “تجارت پایه” می‌نامند — که با استفاده از پول قرضی، یا اهرم، برای به دست آوردن تفاوت‌های نازک در قیمت‌گذاری استفاده می‌کند. چالش زمانی به وجود می‌آید که این معاملات با اهرم شروع به فروریختن کنند. وقتی قیمت‌ها به سمت نامطلوب حرکت می‌کنند، تماس‌های حاشیه‌ای انجام می‌شود و معامله‌گران ناچار می‌شوند اوراق قرضه را بفروشند تا زیان‌های خود را پوشش دهند. نتیجه چیست؟ قیمت‌های خزانه حتی زمانی که انتظار می‌رود افزایش یابند، کاهش می‌یابند و بازدهی — که در جهت خلاف حرکت می‌کند — بالا می‌رود. این نوعی بی‌نظمی است که تفکر دفاعی سنتی را مورد تردید قرار می‌دهد. یچنین اصول کلاسیک بازار سرمایه در برابر حرکات غیرعادی و بی‌نظمی از هم گسسته می‌شوند. این وضعیت نه تنها به دلیل ساختارهای سنتی بلکه به دلیل ابعاد و سرعت عکس العمل‌هایی که در استرس‌های مالی رخ می‌دهد، ایجاد شده است.

مدیریت ریسک و ثبات بازار

تلاش‌هایی برای پشتیبانی از این ریسک انجام شده است، از جمله گفتگوهایی درباره راه‌اندازی یک مکانیزم نجات به‌طور خاص برای این معاملات. این به ایجاد تعادل کمک می‌کند بدون اینکه فدرال رزرو به خریدهای عمده حرکت کند. اما حمایت از این نوع نیاز به زمان و تعهد دارد. ترس اکنون این است که این فرصت ممکن است قبلاً بسته شده باشد. بازارهای اوراق قرضه تنظیم شده‌اند، نقدینگی به آنچه که قبلاً بود بازنمی‌گردد و بدون مداخله، عواقب وسیع‌تری ممکن است به دنبال داشته باشد. معامله‌گران باید این موضوع را جدی بگیرند. فرض قدیمی — که اوراق قرضه به‌طور خودکار در بحران‌ها یک حائل ایجاد می‌کنند — دیگر با اطمینان قابل قبول نیست. نرخ‌های پیشرو شروع به گنجاندن حق بیمه‌های ریسک بالاتر کرده‌اند و هزینه نگه‌داری موقعیت‌های بلندمدت بیشتر از یک سال گذشته است. این یک انحراف موقتی نیست؛ این نتیجه نیروهای ساختاری است. نوسانات در نرخ‌های بلندمدت دیگر تنها به انتظارات تورمی یا راهنمایی‌های بانک مرکزی مربوط نمی‌شود. بلکه به موضع‌گیری، فشار ترازنامه و مکانیک کسانی که تحت فشار مجبور به خرید یا فروش هستند مربوط می‌شود. این موضوع به بازتاب‌گرایی مربوط می‌شود — جایی که حرکت قیمت شرایطی را ایجاد می‌کند که وضعیت را بدتر می‌کند. پاول ممکن است در موقعیت ناخوشایندی قرار بگیرد اگر شوک دیگری به وقوع بپیوندد. بدون خریداران طبیعی که وارد عمل شوند، تنها نیروی قادر به تثبیت بازار می‌تواند فدرال رزرو باشد. اما خریدهای این‌چنینی اگر در زمانی اتفاق بیفتد که ثبات قیمت در تعادل است، موجب افزایش تورم خواهد شد. ما نیاز داریم که به درستی تنظیم کنیم. حساسیت تأمین مالی اکنون بیشتر از هر زمان دیگری اهمیت دارد. استفاده از اهرم باید نه تنها ریسک دارایی بلکه واکنش سیستمیک به استرس را نیز منعکس کند. مدل‌ها ممکن است حوادث دنباله‌دار را دست کم بگیرند اگر نتوانند جریان‌های ناشی از رفتار حاشیه‌ای و وثیقه را در نظر بگیرند. در این زمینه، مدل‌های ریسک صرفاً مبتنی بر نوسانات و همبستگی کافی نیستند. ما در حال شروع به کار در محیطی هستیم که بازخوردهای ناشی از معاملات با اهرم می‌تواند بر اصول کلان غلبه کند، حتی در دارایی‌هایی که به طور تاریخی ثابت بوده‌اند. مسیر پیش رو نیاز به توجه بیشتری به داده‌های موقعیت‌یابی، به‌ویژه در بازارهای آینده، و به کنترل‌های سخت‌تری بر مواجهه با حاشیه دارد. نه به این دلیل که این موضوع نظری است، بلکه زیرا ما قبلاً دیده‌ایم که چگونه باز کردن یک تجارت پایه شلوغ منجر به تبخیر نقدینگی و بی‌نظمی قیمت‌ها شد. آنچه که روزی به عنوان یک نقطه فنی در مالیات تلقی می‌شد، در زمان‌های فشار تأثیر قابل توجهی دارد. این تنها به معنای هوشمند بودن نیست — بلکه به معنای زودتر اقدام کردن است. اکنون تجارت را شروع کنید – برای ایجاد حساب VT Markets زنده خود اینجا را کلیک کنید

see more

Back To Top
Chatbots