ری دالیو، بنیانگذار بریجواتر، اظهار داشت که جنگ تجاری در زمان ریاست جمهوری ترامپ، اقتصاد ایالات متحده را نزدیک به رکود آورده است. او نگرانیهایی در مورد تغییرات تعرفهای اخیر ابراز کرد که اختلالاتی ایجاد کرده و برای 90 روز به تعویق افتادهاند، به ویژه در مورد چین.
دالیو همچنین نگران بدهی ایالات متحده و افزایش کسری بودجه است و به تنشهای ژئوپولیتیک در حال افزایش اشاره کرد. او بیان کرد که نظم جهانی در حال تغییرات معناداری است که میتواند وضعیت را بدتر کند اگر به درستی مدیریت نشود. اگر چندین ریسک همزمان بروز کند، عواقب میتواند شدیدتر از بحرانهای گذشته در سالهای 1971 یا 2008 باشد.
مشکلات واقعی نه ریسکهای انتزاعی
دالیو به مجموعهای از مشکلات واقعی اشاره میکند نه ریسکهای انتزاعی. او میگوید که ایالات متحده به رکود نزدیکتر میشود، نه لزوماً به دلیل یک سیاست خاص، بلکه به دلیل وزن مشترک تعرفهها، تنشهای سیاسی و سطح بدهیهای در حال گسترش. تأخیر در تعرفههای اخیر یک راه حل نیست—فقط یک وقفه موقتی است. این نوع وقفهها تاریخی به عنوان راه حلی نامعتبر شناخته شدهاند اگر اختلافات زیرین همچنان در محل باقی بمانند. سخنان او باید به عنوان پیشبینی رکود با قطعیت تلقی نشود، بلکه به عنوان هشداری است که ساختار اقتصادی تحت فشار زیادی از چندین جهت قرار دارد.
این فقط به تعرفهها مربوط نمیشود؛ همچنین به زمانبندی آنها و تأثیراتشان بر زنجیرههای تأمین جهانی مربوط است. تعرفهها به طور کلی هزینهها را برای کسب و کارها افزایش میدهند که میتواند حاشیه سود را تحت فشار قرار دهد یا قیمتها را برای مصرفکنندگان بالاتر ببرد. وقتی بازارها نمیتوانند این تأثیرات را به سرعت یا به وضوح قیمتگذاری کنند، عدم قطعیت در قراردادهایی با مکانیزم تسویه طولانیتر، به ویژه در استراتژیهای هجینگ مرتبط با جریانهای کالا یا منحنیهای پیچیده، افزایش مییابد. گذشته اغلب به ما میگوید که چه چیزی ممکن است، اما نه اینکه چه چیزی محتمل است—بنابراین تاجران باید برای هر دو نوسانات شدید و مراحل طولانی و بیجهت آماده شوند.
تأکید او بر بدهی و کسری نباید نادیده گرفته شود. با گسترش بودجه و اینکه پرداختهای بهره سهم بیشتری از هزینههای دولت را به خود اختصاص میدهد، بازارها واکنش نشان میدهند. سطوح بالا از اهرم قابلیت انعطاف را کاهش میدهد و بانکهای مرکزی ممکن است ابزارهای کمتری برای کاهش هر گونه رکود آینده داشته باشند. این به سادگی به این معنی است: هر چیزی با در معرض مهلت، از اوراق قرضه بلندمدت تا اسپردهای تقویمی شامل نرخها، نیاز به پایش منظمتر و تنظیم دینامیکتر دارد.
چابک بودن در یک محیط در حال تغییر
حجم مناسب موقعیت اکنون ضروری است. ما تمایل داریم که سرعت انتقال از ثبات به بینظمی را دست کم بگیریم. موضوع این نیست که آیا بدترین حالت بروز میکند؛ بلکه اینکه آیا مدل شما شامل آن ریسکها است و شما تأثیر آنها را اندازهگیری کردهاید. وقتی تاجران در شرایط افراطی به شدت مشغول میشوند، آسیب معمولاً در خود معامله نیست—بلکه در فرضیات پشت حاشیه، شکست همبستگیها یا شرطبندیهای نادرست روی نوسانات است.
از زوایه ارزش نسبی، چنین پسزمینهای لزوماً به ریسک پایین کامل منجر نمیشود. اغلب در یک کلاس دارایی، overshoot وجود دارد، که به دنبال آن واکنشهای تأخیری در جاهای دیگر مشاهده میشود. نظارت بر جریانهای بین بازار و همبستگیهای ضمنی میتواند راهنمای بیشتری به ما بدهد نسبت به پیشبینیهای اقتصادی در حال حاضر. عمل قیمت اغلب زودتر داستان را روایت میکند.
فشارهای ژئوپولیتیک، مانند آنچه دالیو به آن اشاره میکند، مکانهایی را که سرمایه احساس امنیت میکند تغییر میدهند. اگر قوانین تغییر کنند یا اقتصادها کمتر باز شوند، آنگاه فرضیات مربوط به حقایق نقدینگی و اعتماد به طرفهای مقابل آزمایش میشوند. گزینههایی با عدم نقدینگی ممکن است بیشتر مورد توجه قرار گیرند، زیرا سرمایهگذاران به دنبال راههایی برای ماندن درگیر بدون ریسک متعارف بزرگ هستند.
اکنون تجارت را شروع کنید – برای ایجاد حساب VT Markets زنده خود اینجا
را کلیک کنید