یک سیاست تعرفهای معمولاً منجر به تقویت دلار میشود. این به دلیل افزایش تقاضا برای کالاهای آمریکایی است، زیرا مصرفکنندگان و شرکتها محصولات داخلی را به جای واردات انتخاب میکنند و از تعرفههای سنگین اجتناب میکنند.
با این حال، انتظارات کنونی نشان میدهد که تعرفهها ممکن است دلار را تقویت نکنند. اگر تعرفهها به رکود اقتصادی منجر شوند، کاهش پیشبینی شده در تقاضا ممکن است بر هر گونه افزایش اولیه هزینهها غلبه کند و تأثیرات بالقوه تورمی بر قدرت دلار را خنثی کند.
تغییر در فرضیات اقتصادی
این شرایط اقتصادی احتمالاً هر نوع منطقی برای تقویت دلار آمریکا در میانمدت را از بین میبرد، زیرا تأثیر اقتصادی تعرفهها ممکن است باعث کاهش تقاضای کلی شود.
این پویایی به چالش کشیدن یک فرض قدیمی در بازارهای جهانی است—اینکه اقدامات تجاری حمایتکننده به طور ذاتی از یک ارز داخلی قویتر حمایت میکنند. معمولاً زمانی که یک اقتصاد بزرگ تعرفهها را اعمال میکند، یک تغییر اولیه به سمت تولید و مصرف داخلی وجود دارد. معمولاً این موضوع منجر به تقویت ارز محلی، در این مورد دلار، میشود که ناشی از افزایش تقاضا برای کالاهای تولیدی محلی و کاهش واردات است. این الگوی روتین است.
اما قیمتگذاری کنونی نشاندهنده تغییر در این تفکر است. اکنون، بازار گستردهتر به نظر میرسد که کمتر بر روی انتظارات سادهلوحانه از افزایش تولید ناخالص داخلی محلی متمرکز شده و بیشتر به پیامدهای گستردهتر کاهش تقاضا در شرایط تجاری سخت توجه دارد. تعرفهها امروز وارد محیطی نمیشوند که در آن اقتصاد جهانی قوی باشد. نقاط داده متعددی وجود دارد که نشاندهنده آسیبپذیری هستند—حجم سال، مسکن و فعالیت صنعتی تأیید کننده مقاومت نیستند. این بدان معناست که اعمال تعرفهها ممکن است به عنوان یک ترمز عمل کند، نه تحریک.
سیاست پولی و واکنشهای بازار
و این برای هر کسی که در حال تجارت انتظارات نرخها یا آیندهنگریهای ارز است، جالب است. تا به حال، به نظر میرسد که بازارهای مالی تمایلی به قیمتگذاری فشار تورمی ناشی از تعرفهها ندارند. در عوض، تمرکز به سمت انقباض بالقوه معطوف شده است. به محض اینکه یک کندی به نگرانی مرکزی تبدیل شود، واکنش سیاست پولی کلیدی میشود. ما حرکت نرخهای پیشبینی شده فدرال رزرو را مشاهده میکنیم که نشاندهنده سناریوهای دفاعیتر است. در نتیجه، این تأثیر مثبت را که معمولاً از این اقدامات تجاری بر دلار انتظار میرود، کمرنگ میکند.
به زبان ساده، اگر اقتصاد کاهش یابد و تورم به دلیل تقاضای ضعیف افزایش نیابد، این جذابیت هر دارایی دلاری را کاهش میدهد. برای کسانی که مدلسازی جریانها را انجام میدهند، این امر قدرت کمتری به استراتژیهای طولانی دلاری میدهد. این نکته با حالت نوسانی تقویت میشود—حفاظت در برابر کاهش در جفتهای دلاری در حال گرانتر شدن است که نشان میدهد شرکتکنندگان نسبت به خطرات کاهش حساستر میشوند.
موضوع اصلی این است که مفهوم اصلی نرخهای واقعی و نقش دلار بهعنوان پناهگاه امن است. اگر بازده داراییهای دلاری دیگر جبران کافی در برابر کاهش رشد و احتمال تغییر به سمت سیاست پولی نرم را ندهد، آنگاه اشتیاق برای موقعیتهای دلاری طولانی ممکن است کمرنگ شود. باید به سطوح فنی که با ساختارهای سود همراه هستند، توجه کنیم؛ هر گونه انحراف در آنجا میتواند حرکات تندی را در بازههای کوتاه ایجاد کند.
این به این معنا نیست که حمایتگرایی به طور کامل نادیده گرفته شده است—بلکه تأثیرات زیربنایی آن به طور دقیقتر مورد توجه قرار میگیرد. ما میتوانیم ببینیم که بازارهای ارزی به احتمال زیاد به تیترها به تنهایی پاسخ نخواهند داد. فیلتر کلان فعال است و این بدان معناست که مدلها باید هم تغییرات مسیر رشد و هم حساسیت به راهنماییهای پیشرو را در خود بگنجانند.
از جایی که میایستیم، سیاست تنگ شده از یک شوک منفی به رشد، عملکرد واکنش معمول را نقض میکند. هر گونه نشانهای از ضعف ناشی از تعرفه باید نه در منحنیهای تورمی، بلکه در اسپردهای مبادله، تفاوت توافق نرخهای پیشبینی شده و سطوح نوسان کوتاهمدت پیگیری شود.
ما به رفتار کوتاهمدت توجه خاصی داریم—بهویژه در اطراف هر نشانهای از نرمی بازار کار مرتبط با تنظیمات زنجیره تأمین. این میتواند پیامدهایی داشته باشد که بسیار زودتر از آنچه که قرائتهای تیتر تورم میگویند، خود را نشان دهند.
در این راستا، ساختارهای حفاظتی ممکن است در استفاده از نوسانات متقابل کارایی بهتری پیدا کنند تا در موضعگیریهای معمولی. جایی که نوسانات سهام به حساسیت ارز میرسد، انتظار داریم سیگنالهایی را مشاهده کنیم که میتوانند تغییرات گستردهتری در تقاضای دلاری وزنی بر تولید ناخالص داخلی را پیشبینی کنند.
اکنون تجارت را شروع کنید – برای ایجاد حساب VT Markets زنده خود اینجا
را کلیک کنید