مارکو کولانوویچ بحران بازار فعلی را بیسابقه میداند و نشان دهنده یک بینظمی است که از تجربیات قبلی در طول دو دهه و رهبریهای مختلف فدرال رزرو فراتر میرود. او بهعنوان بهترین تحلیلگر نوسانات به مدت 14 سال شناخته شده است.
کولانوویچ به بیتفاوتی ظاهری فدرال رزرو اشاره میکند و آن را با موضع فعال معمولی آنها در زمان بحرانهای گذشته در تضاد میبیند. او میگوید رویکرد فعلی فدرال ممکن است به دلیل فروشهای رو به افزایش اوراق قرضه بلندمدت و انتظارات تورمی که به بالاترین سطح خود در بیش از دو سال گذشته رسیده، پیچیده شود.
بینظم بازار بیسابقه
این بینظمی اخیر که کولانوویچ توضیح میدهد، نشاندهنده یک شکست گستردهتر در ارتباط بین کلاسهای دارایی کلیدی است که معمولاً در هماهنگی پیشبینیپذیرتری حرکت میکنند. واژه “بینظمی” در اینجا به سادگی به اختلالات جزئی اشاره نمیکند، بلکه به یک شکست ظاهری در نحوه قیمتگذاری ریسک در بازارها اشاره دارد، بهویژه در مقایسه با تحولات کلان و سیاستگذاری پولی در 20 سال گذشته. او تأکید میکند که این لحظه بهدلیل عدم یا کندی رفتارهای تثبیتکننده عادی از سوی بانک مرکزی متمایز است و فضای بیشتری برای بینظمی ایجاد میکند.
در موارد قبلی، سیاستگذاران به سرعت در هنگام افزایش نوسانات یا تهدیدهای بازار بدهی برای مداخله اقدام میکردند. حالا با شتاب در بازدههای اوراق قرضه بلندمدت و افزایش انتظارات تورمی به سطوحی که از اوایل 2021 مشاهده نشده است، موتور درک مالی—بازارهای مشتقه—بیسرپرست باقی مانده و باید بدون شبکههای ایمنی معمول مجدداً تنظیم شود.
باید یادآور شویم که انتظارات تورمی بیشتر از دادههای برجسته، در هدایت موقعیتها نقش دارند و این تغییر باعث میشود که ابزارهای درآمد ثابت به عنوان محافظتکنندههای مطمئن کمتر قابل اعتماد باشند. تقاضا برای ساختارهای گزینهای تدافعی در حال افزایش است، که نشان میدهد مدیران پرتفوی به سمت استراتژیهای محافظهکارانهتری روی میآورند به جای پذیرش ریسکهای کاملاً آشکار. معاملات با نوسان طولانی، بهویژه those tied to interest rate variance، ممکن است شاهد جریانهای بیشتری باشند، بهویژه در حالی که حرکات با مدت زمان کوتاهتر دشوارتر قابل پیشبینی میشوند.
با افزایش هزینههای هجگذاری، معاملهگران احتمالاً معرض خود را در معاملات کارری پیچیده کاهش میدهند، بهویژه آنهایی که به شدت به شیب منحنی نرخ حساس هستند. این به معنای افزایش توجه به اسپردهای بین نرخهای نزدیک و بلندمدت است، نه تنها از نظر شکل منحنی بلکه در ارتباط با چگونگی رفتار نوسان ضمنی در سررسیدهای مختلف. اگر منحنی بازده معکوس بماند یا کندتر از آنچه که پیشبینی شده است صاف شود، بازارهای مشتقات سهام ممکن است شروع به دیدن افزایش در انحراف کنند—بهویژه اگر اسپردهای اعتباری گسترش یابند.
تنظیمات و استراتژیهای بازار آینده
با نگاه به جلو، مدلهای ریسک مرتبط با فرضیات نقدینگی کوتاهمدت نیاز به تنظیم دارند. باید منتظر تصحیح در همبستگیهای ضمنی در بخشهای مختلف باشیم. جایی که پراکندگی زمانی قابل مدیریت بود، بهویژه در نماهای سنگین فناوری، منطق قیمتگذاری ممکن است شروع به تکهتکه شدن کند. معاملات آتی چندوجهی که به ارزیابیهای نسبی پایدار relying on rely میکنند، در حجمهای سنگین ممکن است زیر فشار بالا خراب شوند، بهویژه در زمانهای انقضای گزینهها.
برای افرادی که عمدتاً دلتای خنثی هستند، چالش حفظ معرض بدون افزایش الزامات حاشیهای میشود. سطوح بالای نوسان ضمنی این مشکل را ایجاد میکند. اگر سیگنالهای بانک مرکزی نامشخص باقی بمانند، استراتژیهای ضد روند با افزایش لغزش مواجه خواهند شد، بهویژه در جلسات معاملاتی شبانه که معمولاً نوسان قیمتها کمتر از حد تخمین زده میشود.
نظرات کولانوویچ نشان میدهد که تقاضا برای هجگذاری تنها در حال رشد نیست—بلکه در ماهیت خود تغییر میکند. علاقه بیشتر به استراتژیهای ریسکی لایهای است که زمان بیشتری را خریداری میکنند در حالی که وضوح بیشتری در مورد جهتگیری پولی شکل میگیرد.
اکنون تجارت را شروع کنید – برای ایجاد حساب VT Markets زنده خود اینجا
را کلیک کنید